pt

فرشید مثقالی؛ تصویرآفرینِ تجربه گرا

۰۱ اسفند ۱۳۹۰

 ویژه نامه نکوداشت


علی بوذری

مثقالی متولد 13 تیر 1322 در شهر اصفهان است. پدرش حسابدار بود و دستی در طراحی و نقاشی داشت. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در اصفهان به پایان رساند و در سال 1340دیپلم گرفت. در همین سال، به تهران کوچید تا در دانشگاه ادامۀ تحصیل دهد. بین سال های 44 - 1343، طی تحصیل در رشته نقاشی در دانشگاه تهران، کار حرفه ای خود را به عنوان طراح گرافیک و تصویرگر با مجله نگین آغاز کرد. سپس تصویرگری را با مجله پیک، از انتشارات فرانکلین، ادامه داد. پس از چندی، مدیر هنری این مجلات فیروز شروانلو، به اتهام همکاری در سوء قصد به محمدرضا شاه، به زندان افتاد و همکاران مجله نیز، از جمله مثقالی، از کار بیکار شدند. در سال 1348، با  همکاری علی اصغر معصومی، مرتضی ممیز و فرهاد بشارت آتلیۀ طراحی گرافیک 42 را به راه انداخت. شیروانلو پس از آزادی از زندان، آتلیه شخصی خود را تاسیس کرد و به همکاری با نهاد تازه تاسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پرداخت. گرچه نخستین تصویرگری های مثقالی در سال 1356، در کتاب خروس زری، پیرهن پری1 چاپ شد، ولی دعوت شروانلو از او برای مصور کردن کتاب عمو نوروز  (1347) آغاز فعالیت های جدی او به عنوان تصویرگر کتاب محسوب می شود. این سال ها مصادف با زمانی است که آن را شروع جنبش نوگرا در ادبیات کودکان می دانیم؛ جنبشی که نطفۀ آن در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بسته شد. جاه طلبی های فرهنگی کانون باعث شد که هنرمندان و پدیدآورندگان کتاب های کودکان اجازه یابند تا با تجربه گری، خشت نخست تاسیس این نهاد را بنهند. پس از تولید کتاب، محصولات فرهنگی دیگر، مانند تولیدات سینمایی، انیمیشن، صفحۀ گرامافون و ... یکی یکی در کانون نوپا تولید شدند. مثقالی در سال های نخست فعالیت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، کتاب های زیادی را برای این نهاد تصویرگری کرد و جزء افرادی بود که بخش انیمیشن کانون را تاسیس کرد. همچنین آثار گرافیکی متعددی نیز برای بخش های دیگر کانون، از جمله جلد صفحۀ گرامافون برای بخش موسیقی، طراحی کرد. او از سال 1358 زندگی در خارج از ایران را برگزید. حاصل این سال ها، چندین نمایشگاه مجسمه و نقاشی در اروپا و تعداد بی شماری آثار گرافیکی و مولتی مدیا در آمریکاست. او سال1376 به ایران بازگشت و به عنوان مدیرهنری و مجسمه ساز و طراح گرافیک مشغول به کار شد.

اگر تصویرگری را اثری بصری بدانیم که برای توضیح و تفسیر اطلاعاتی، چون داستان، شعر یا مقالۀ روزنامه، با به کارگیری تکنیک های طراحی، نقاشی، عکاسی و غیره خلق شده است، فرشید مثقالی، که او را به عنوان طراح گرافیک، تصویرگر، انیماتور، مجسمه ساز و... می شناسیم، در تمام  این حیطه ها به مثابه یک تصویرگر عمل کرده است. چرا که همواره روایتی در خلال اثر هنری او قابل تشخیص و خوانش است. پوسترها، نشانه ها و مجسمه های مثقالی همگی روایتی هستند که مخاطب را به خواندن خود دعوت می کنند.

آثار مثقالی همواره مورد توجه نظاره گران، صاحب نظران و عیب جویان بوده است، این اعتبار از طرفی به یمن جوایز مختلف بین المللی است و از طرفی ریشه در نگاه ژرف و پیشتاز او دارد. شیوۀ کار و نگاه نوگرای او باعث شد که بسیاری از تصویرگران از کار او الگوبرداری کنند و یا حتی در این اواخر با کپی ایده های او به تولید اثر بپردازند.

شیوۀ مثقالی برای مصور کردن کتاب ساده و تاثیرگذار است. او متن را انتخاب می کند، براساس درون مایه و گونۀ ادبی متن منبع الهامی می گزیند و سپس آن منبع الهام را چندان پالوده می کند، از فیلتر ذهن و فکر خود می گذراند و با دستان ماهرش به مدد تکنیک های گوناگون ورز می دهد تا تبدیل به کاری منحصر به فرد و یگانه شود. مثقالی برخلاف بسیاری از هنرمندان، که راهی را برمی گزینند و آن را ادامه داده، می پرورانند و گامی به خارج از راه نمی گذارند، هر سفارش جدیدی را میدانی برای تجربه ای نو می داند. شاید برخی این شیوه را شیوۀ کسی بدانند که هنوز مانند دانشجویی سردرگم، در پی یافتن مسیر خود از کار هر استادکاری گرته برداری می کند، کنجکاوی که از شاخه ای به شاخۀ دیگر می پرد و به هر گوشه ای سرک می کشد، رهرویی که به هر راه و کوره راهی می پیچد تا شاهراه را بیابد. ولی برای مثقالی این مکاشفه ها و تجسس ها در پی یافت راه نیست بلکه خود راه است.

غالباً او متناسب با درون مایه متن، آثار هنرمند و یا دوره هنری خاصی را برمی گزیند و با استفاده از آن به خلق آثار جدید می پردازد. این منابع الهام، یا پرده های رزم اثر یک نقاش گمنام ایتالیایی برای مصورکردن متنی حماسی3 است، یا ضحاک محبوس از شاهنامه بایسنقری برای مصورکردن یک کتاب شعر4، یا پیکره های سیال و سبکبال شاگال برای مصورکردن یک متن سورئال5 و یا دست آخر تصاویر کتاب های چاپ سنگی. فرقی هم نمی کند، دستان هنرمند چنان در کار آفرینش آثار منحصر به فرد از این مواد کهن متبحر است و چنان تاثیرات و الهامات دیگران رام ذهن خلاق و جستجوگر او می شود که نتیجه کار همواره درخشان ودرخور است. گرچه او هرگز تلاش نمی کند این تأثیرات را انکارکند ولی این مواد خام چنان از صافی هنرمند رد میشود و در آثار او مستحیل می شود که گاهی تنها شبحی یا سایه ای از آن به جای می ماند.

بد نیست برای توضیح مطلب به نمونه های مشخص نگاه کنیم. مثقالی در حدود سال های 1357 تحت تاثیر تصاویر چاپ سنگی دورۀ قاجار به خلق آثار هنری پرداخت6. آثار این دوره کار او گرچه فراوانند ولی کم و بیش مهجور مانده ند. تصویرسازی کتاب افسانه آفرینش در ایران7، چند پوستر فرهنگی، عنوان بندی فیلم جعفرخان از فرنگ برگشته8، و بخشی از انیمیشن یک قطره نفت، یک قطره خون. جای تاسف است که از این مجموعه تعداد کمی قابل دسترسی است. چرا که کتاب افسانه آفرینش در ایران را به دلیلی نامعلوم، چند سال بعد از چاپ، خمیر کردند، پوسترها نیز چون تاریخ مصرفشان سپری شد از دیوارها کنده شدند و کمتر کسی نیز از انیمیشین یک قطره نفت، یک قطره خون9 در انبارهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، سراغی می گیرد. در این میان تنها فیلم جعفرخان از فرنگ برگشته را به راحتی در آرشیوها میتوان یافت.

مثقالی به واسطه ایرج افشار10، که در آن زمان مدیرکتابخانۀ مرکزی دانشگاه  تهران بود، به منابع چاپ سنگی دست پیدا کرد. بدین ترتیب، از تمامی و یا اکثر تصاویر کتاب های چاپ سنگی موجود در کتابخانه مرکزی میکرو فیلم نگاتیو و پریتیوی تهیه شده و در اختیار او قرارگرفت11.

نخستین و کامل ترین مجموعه ای که متعلق به این دوره کاری اوست  تصویرسازی کتاب افسانه آفرینش در ایران، شامل 30 تصویر، است. این کتاب، که نوشته مهدخت کشکولی است، درون مایه ای اسطوره ای دارد و به باور زرتشتیان درباره آفرینش جهان هستی و موجودات خیر و شر اشاره می کند. احتمالاً همین درون مایه اسطورهای ـ تاریخی اولین جرقه استفاده از تصاویر چاپ سنگی بوده است.

مثقالی با دستگاه های کپی اولیه، تصاویر چاپ سنگی را از میکروفیلم به روی کاغذ منتقل کرده است. از ویژگی های این شیوه کپی آن است که تیرگی ها به حاشیه اشکال و فرم ها رانده شده و مرکز شکل خاکستری یا سفید شده است. اکثر تصاویر از اندازه اصلی خود بزرگ تر، بافت ها بازتر و اشکال و خطوط ضخیم تر شده اند. از کلاژ برش هایی از این تصاویر، تصویرهای نهایی آماده و رنگ شده است. استفاده از تصاویر کتاب های مختلف، با کیفیت و ویژگی های متفاوت تصویری، طیفی از ناشیانه تا ماهرانه و طیفی از تجریدی تا طبیعت گرایانه باعث شده است تصویرسازی های او فضایی وهم آلوده، افسانه ای و غریب داشته باشد که در جهت پرورش متن است. همین نمونۀ کوچک نشان می دهد که مثقالی تا چه حدی شیفتۀ اکتشافات بصری و تکنیکی به منظور خلق زبانی نو بوده است. این چند نمونه نشان می دهد که مثقالی در آن سال ها با چه علاقه و دقتی با این نقش مایه ها کلنجار رفته، آنقدر کم و زیادشان کرده، پیچ و تابشان داده که گاهی شناسایی آن ها مشکل می شود و بسیاری از پژوهشگران، این تصاویر را بر گرفته از تصاویر پرده های قهوه خانه می دانند.

در واقع گذشته فرهنگی و هنری غنی و پر بار ایران، باعث شده است در بسیاری هنرمندان به ویژه تصویرگران، گرایشی به  وجود آید که از گنجینۀ تصویری گذشته برای خلق آثاری بدیع و جدید استفاده کنند. از جمله می توان به آثار افرادی چون نفیسه ریاحی در کتاب هفت خوان رستم12، ملهم از فلزکاری دوره ساسانی، و یا آثار نورالدین زرین کلک در کتاب کوروش شاه13، با الهام از نقش برجسته های دوران هخامنشی و ساسانی، و آثار بسیاری از دیگر تصویرگران معاصر اشاره کرد.

اگرچه در گذشته، این گرایش به دلیل جو هنری حاکم و سیاست گذاری های هنری آن روزگار برای ترویج و ارج نهادن به هنر دوران گذشته بوده است، بعد از آن بیشتر هنرمندان از این منابع استفاده می کنند تا در دهکده جهانی، هویتی ایرانی و بومی برای خود دست و پاکنند. با این حال، به نظر می رسد رجوع به گذشته در آثار مثقالی، نه از جنس تمایلات فوق، بلکه نشانی از علاقه او به جستجوگری در منابع قدیمی است. علاقه ای که باعث شده هرسفارش تازه تبدیل به بستری برای کاوش گری ها و جستجوهای او شود؛ که راه حل جدیدی بیابد وافق تازه ای بگشاید. او در صحبت هایش، بارها به حس دوگانه ای اذعان می کند که در میان هنرمندان ایرانی از جمله خود او وجود دارد. حسی که باعث می شود بخواهد چیزی را از گذشته به چیزی از حال وصل کند. می گوید: «ضمن اینکه دوست داشته همیشه نو کار کند، همواره این کشش در او وجود داشته که از انبان مینیاتورها و موجودی های فرهنگ بومی نیز استفاده کند.»

برخورد مثقالی با تصاویر چاپ سنگی نیز چنین است. در اینجا بیشتر انتخاب هنرمند است که اهمیت پیدا می کند. او تنها تصاویر را انتخاب کرده، بریده، چسبانده و دست آخر رنگ گذاشته، در حالی که کمترین خط و نقش را به آن ها افزوده است. تنها این چیدمان و رنگ گذاری، ترکیبی زیبا و فرینده ای به وجود آورده است. این برخورد را باید جسورانه و ماهرانه خواند. جسورانه از آن جهت که بدون نگرانی از به خطرافتادن آنچه نگاه و زبان شخصی هنرمند می خوانند، از اصل تصاویر با کمترین تصرفی استفاده کرده است و ماهرانه از آن جهت که توانسته به فضاهای شخصی خود نیز وفادار بماند.

این گونه است که آفرینش به شیوه فرشید مثقالی نگاه ما را به اثر هنری دگرگون می کند و به ما فرصت می دهد به گونه دیگری به مفهوم زیبایی بیندیشم.



01.jpg


http://dc221.4shared.com/img/IXZD2WG8/s7/0.9281695019994776/02_online.jpg


03.jpg


کتاب شناسی آثار فرشید مثقالی:

شاملو، احمد. خروس زری، پیرهن پری. تصویرگر: فرشید[مثقالی]. تهران: نیل، 1345.

 بهار، مهرداد. جمشیدشاه. تصویرگر: فرشید مثقالی. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، 1346.

 فرجام، فریده و م. آزاد.عمو نوروز. تصویرگر: فرشید مثقالی، تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، 1347.

 آذریزدی، مهدی. قصه های خوب برای بچه های خوب، قصه های عطار. ج 6. تصویرگر: فرشید مثقالی. تهران: امیرکبیر، 1347.

 بهرنگی، صمد. ماهی سیاه کوچولو. تصویرگر: فرشید مثقالی. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، 1348.

 هدایت پور، فریدون. شهر ماران. تصویرگر: فرشید مثقالی. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، 1349.

 کیارستمی، تقی. قهرمان. تصویرگر: فرشید مثقالی. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، 1349.

 کسرائی، سیاووش.آرش کمانگیر. تصویرگر: فرشید مثقالی. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، 1350.

 مجابی، جواد. پسرک چشم آبی. تصویرگر: فرشید مثقالی. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، 1351.

 فاطمی، منصوره.مارمولک کوچک اتاق من. تصویرگر: فرشید مثقالی. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، 1354.

 می تراود مهتاب. تصویرگر: فرشید مثقالی. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، 1356.

 کشکولی، مهدخت. افسانه آفرینش در ایران. تصویرگر: فرشید مثقالی. تهران: انتشارات رادیوتلویزیون ایران، 1356.

 دهقان سلماسی، راضیه. من، خارپشت، عروسکم. تصویرگر: فرشید مثقالی. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، 1362.

 نیما یوشیج، ترا من چشم در راهم، تصویرگر: فرشید مثقالی، تهران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان،1363 .

 مازن. نویسنده و تصویرگر: فرشید مثقالی. تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، 1366.


پی نوشت:

1. احمد شاملو، خروس زری، پیرهن پری، تصویرگر: فرشید [مثقالی]، تهران، نیل، 1346.

2. فریده فرجام، م. آزاد، عمو نوروز، تصویرگر: فرشید مثقالی، تهران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ، 1347.

3. سیاووش کسرائی، آرش کمانگیر، تصویرگر: فرشید مثقالی، تهران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، 1350.

4. نیما یوشیج، ترا من چشم در راهم، تصویرگر: فرشید مثقالی، تهران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان،1363 .

5. منصوره فاطمی، مارمولک کوچک اتاق من، تصویرگر: فرشید مثقالی، تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، 1354.

6. نگاه کنید به:علی بوذری، «آفرینش به شیوه فرشید مثقالی»،خط خطی، س اول، ش 2. زمستان1386: 63-73.

7. مهدخت کشکولی، افسانه آفرینش در ایران، تصویرگر: فرشید مثقالی، تهران، انتشارات رادیو تلویزیون ایران، 1356.

8. جعفر خان از فرنگ برگشته، کارگردان علی حاتمی، تهیه کننده: آرمان فیلم و سازمان سینمایی پیام، 88 دقیقه، 1366.

9. یک قطره نفت، یک قطره خون، انیمیشن 35 میلیمتری، 35 دقیقه، پویانما: فرشید مثقالی، تهران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، 1359.

10. ایرج افشار (1389-1304)، نسخه شناس و استاد دانشگاه تهران.

11. این میکروفیلم دیگر قابل دستیابی نبود و در تحلیل نمونه ها از تصاویر میکروفیلم شماره 4659 ، 4678 که به مناسبت نمایشگاه کتاب های چاپ سنگی در سال 1356 در دانشگاه تهران، آماده شده بود، استفاده شده و برای پیدا کردن کتابشناسی تصاویر بخش اعظم کتابها دوباره مشاهده شده است.

12. م.آزاد، هفت خوان رستم، تصویگر: نفیسه ریاحی، تهران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، 1355.

13. حسن پسیا،کوروش شاه، تصویرگر: نورالدین زرین کلک، تهران، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان،1356.

آگـهـی  
Advertisement

اشتراک خبرنامه