هنر، ماحصل الهام، یادگیری و تجربه است
۰۵ شهريور ۱۳۹۹گفتگو با فرشته نجفی
فرشته نجفی (تهران، 1353-) تصویرگر و نویسنده
فارغالتحصیل رشته طراحی گرافیک در مقطع کارشناسی و تصویرسازی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه آزاد
شرکت در نمایشگاههای گروهی و انفرادی در ایران، چین، ایتالیا (سارمده، بولونیا، جنوا، ونیز، مَنتوا)، کره جنوبی، امارت متحده عربی (شارجه)، ژاپن، استرالیا، آلمان، آفریقای جنوبی، بلگراد، اسلواکی، هند و ...
تصویرسازی بیش از 30 جلد کتاب برای ناشرین مختلف در کشورهای آفریقای جنوبی، ایران، امارات، ایتالیا، برزیل، فرانسه، لبنان و ایران
نویسنده قصه و تصویرسازی 3 کتاب (La piccola pittrice – Plume d’Or – Le Roi Bahram) (منتشر شده در فرانسه و ایتالیا)
برگزاری ورک شاپهای تصویرسازی در ایتالیا، برزیل و امارات
طراح گرافیک و مدیر هنری مجلات مدرسه فردا، کودک و نوآموز (1380 تا 1387)
مدیر هنری بیش از 30 جلد کتاب در رشد و انتشارات کمک آموزشی
جوایز
دیپلم افتخار نمایشگاه تصویرسازی کتاب کودک بلونیا (2008، 2012 ،2015)
برنده جایزه افقهای تازه کتاب کودک بلونیا (2014)
جایزه تشویقی از فستیوال کتاب کودک شارجه (2016)
فهرست افتخار IBBY (2016)
جایزه دوم فستیوال تصویرسازی کتاب کودک نوما در ژاپن (2008)
دیپلم افتخار از اولین فستیوال کتابهای درسی ایران (1383)
جایزه دوم از دومین فستیوال کتابهای درسی ایران (1384)
دیپلم افتخار از ششمین فستیوال طراحی مجلات از کانون پرورش
-اگر بخواهید دورتر بایستید و خودتان را به عنوان یک تصویرگر تحلیل کنید، چه میبینید و چطور روال کاری و حرفهای خود را بررسی میکنید؟
شخصی را میبینم که به کارش عشق میورزد و با آن زندگی میکند. او همواره به تنهایی تلاش کرده تا در این هستی بیکران راه و کار خودش را با عشق پیدا کند و از راههای سخت عبور کرده است، اما هنوز چیزهای زیادی را باید بداند، رازهای زیادی را دربارهی خودش کشف کند، بیشتر عشق بورزد، بیشتر خودش را بشناسد، که همه این شناختها و آگاهیها و الهامات جدید، باعث خلق آثار جدید میشود.
-این روزها اگر بخواهید به تحلیل و بررسی تأثیرات اثر یک هنرمند بر شکلگیری ذهنیت خودتان اشاره کنید. در مورد چه کسی میتوانید صحبت کنید؟ فکر میکنید رد این تأثیرات را چه زمانی دیدید؟ ویژگیهای آثار ایشان چه بود؟
هنرمندی که همیشه در ذهن من است و هر تصویر، فیلم، کتابی که از او به هر زبانی باشد، مشتاقانه دنبال میکنم میکل آنژ است. او برای من سمبل یک هنرمند واقعی نامیراست. کسی که در ۲۱ سالگیاش شاهکار بزرگی مثل داوود میآفریند و تا حدود ۹۰ سالگی همچنان مشغول به کار است و هنوز کارهای ناتمام دارد. این تلاش و کار بیوقفه او و راز و رمزی که در کارهایش هست، واقعا من را مجذوب میکند. بطور مثال، به تازگی در مرمت اثر موسی او، متوجه شدند که یک موسی دیگری، در زیر این موسی فعلی، از نمای کاملا رو به رو وجود داشته و میکل آنژ بعد از ۲۰ سال که در حال کار کردن روی این مجسمهها برای مقبره پاپ ژولیوس دوم بوده، تصمیم گرفته سر موسی را به سمت چپ بچرخاند و همینطور پای سمت چپ را بهطور کلی تغییر دهد. در یک فیلم مستند ایتالیایی، تاریخشناس با شواهدی نشان میدهد که میکل آنژ چه زحمتی را دوباره متحمل شده تا موسی اول را که بیعیب و نقص بوده است محو کند، و موسی دوم را بهوجود بیاورد. دوست داشتم این مطلب را با شما به اشتراک بگذارم برای اینکه آن چیزی که در وجود او سبب شده تا دوباره موسی اول را که بسیار بینقص بوده، از یک سنگ تقریبا ۳ متری تغییر دهد، فوقالعاده است، و به من میآموزد یک اثر هنری میتواند بهتر از بهتر هم باشد. باید بگویم، زندگی میکل آنژ و این همه تلاش او واقعا برای من الهامبخش است؛ و همینطور ونگوگ را بخاطر جسارت در گذاشتن رنگهای تند و نابش واقعا دوست دارم. اما تنها این هنرمندان نیستند که خصوصیاتشان و هنرشان تاثیر گذاراست، تمام محیط و طبیعت اطرافم برای من الهامبخش هستند که با نگاه امروز من که پر از تجربههای ریز و درشت زندگی از گذشته تا به امروزم است ادغام میشوند و یک اثر هنری را شکل میدهند. یکی از تجربههایم را برایتان میگویم: ۳ سال پیش کتابی با نام «من آرزو میکنم یک بالرین باشم» کار میکردم. برای یک قسمت داستان طراحیهای مختلف کردم، پالتهای مختلف رنگی امتحان کردم، بیشتر از ۳ ماه، روی یک فریم، کار کردم. با وجود اینکه ناشر از کارم و از نتیجه، خیلی راضی بود، اما چیزی در درون من بود که راضی نمیشد. بخاطر همین به یه مدرسه باله رفتم و حدود ۱ ماه از دخترهای کوچولویی که باله تمرین میکردند و مثل پروانه تو هوا میپریدند و میرقصیدند، طراحی کردم و عکس گرفتم. وقتی شروع به کار تصویرسازی کردم، نتیجه فوقالعاده بود و این بار خودم هم راضی بودم. شادابی و انرژی این بچهها با موزیک و رقصشون، بزرگترین تاثیر و الهام را روی ذهن من، برای خلق این کتابم داشت.
-با این نگاه فکر میکنید مطالعه بصری و حتی خوانش کتاب و دیدن کتاب چه تاثیری بر شکلگیری ذهن هنرمند دارد؟
کتاب خواندن و مطالعه بصری تاثیر بسیار زیادی دارد برای اینکه ما با نگاه و اندیشه دیگران بدون اینکه خودمان آن را زندگی کرده باشیم، آشنا میشویم و به ما چیزهای زیادی یاد میدهد. در عالم هنر هم، دو مرحله وجود دارد؛ یکی مرحله یادگیری و آموزش است که فقط از طریق مطالعه و تجربه فراوان حاصل میشود و ما را به یک نقطه مهم میرساند، جایی که قادر شویم کار خوب را از کار ضعیف و بد تشخیص دهیم و راه شخصی خود برای خلق اثر هنری را پیدا کنیم و مرحله دوم، که هنرمند با توجه به آموختهها، نگاه و الهاماتش، درطول دوره زندگیش به خلق آثار هنریاش که عمیقتر هستند میپردازد که در این مرحله نیز همیشه نیاز به تحقیق و مطالعه است.
-چه شد که تصویرگر شدید؟
دوران کودکی همیشه به هنر علاقه زیادی داشتم، انقدر که باعث میشد بیشتر اوقات والدینم را بخاطر اینکه درس نمیخوانم به مدرسه بخواهند. کلاس سوم دبستان، عروسکهای خیمه شببازی درست میکردم و قبل از شروع کلاس برای همکلاسیهایم نمایش اجرا میکردم. این نمایشها داستانهایی بودند که روز قبل از مدرسه به ذهنم میآمدند و من عاشق این بودم که این قصهها را برای دوستانم با عروسکهایی که میساختم اجرا کنم. کم کم تماشاچیهای نمایشهایم خیلی زیاد شد، اما مدیر مدرسه یک روز با عصبانیت نمایشها را برای همیشه تعطیل کرد. بزرگتر که شدم عشقم به هنر هم بزرگتر شد، همینطور ادبیات و تاریخ. در همه دوران مدرسه در هر برنامه هنری، شرکت میکردم و همیشه مقامهایی هم بدست میآوردم. عاشق این بودم که به هنرستان بروم، اما آنموقع فقط یک هنرستان در تهران بود، که به خانه ما دور بود و من تصمیم گرفتم رشته تجربی بخوانم، ولی در کنار آن همیشه کار نقاشی و مطالعات هنری میکردم. وقتی دانشگاه رشته گرافیک میخواندم، بین تمام واحدهای عکاسی، چاپ، طراحی، گرافیک و تصویرسازی، عاشق تصویرسازی شدم. هر چند بعد از فارغ تحصیل شدن شروع به کار گرافیک کردم. اما این علاقه در وجود من بود و در حالیکه کار طراحی گرافیک انجام میدادم، تصویرگری را با مجلات رشد شروع کردم.
-برگردیم به اولین کتاب. چالشهایی که داشتید. متن اثر و رابطهای که باید با اثر میگرفتید. برایمان مفصل بگویید.
اولین کتابی که کار کردم، مربوط به 15 یا 16 سال پیش است، شاید هم بیشتر. قصهاش را خوب یادم نیست. فقط یادم است که با اکولین و مداد رنگی کار کردم و میخواستم با سبکی کار کنم که خودم ایجادش کردم. اما الان واقعا، کتابهای اولیهام خیلی متفاوت هستند و بعضی از آنها را اصلا دوست ندارم.
-آن موقع چقدر از خیال استفاده کردید و چقدر پایبند متن بودید؟
من همیشه در همهی کتابهام پایبند متن بودم و هستم. برای اینکه ما، تصویرگر قصه هستیم، تصاویر حتما باید حال و هوای قصه را نشان بدهد. اما مطمئنا فضاسازیها و طراحی کاراکترها و ترکیببندیها و رنگ و نورپردازی و تمام آنچه که به خلق یک تصویر مربوط میشود همه از از نگاه و قلم تصویرگر بوجود میآید، به علاوه اینکه، من همیشه دوست داشتم فراتر از متن برم و چیزهایی را در تصویر بگذارم که در متن نیست.
-حالا بعد از سالها تجربه فکر میکنید این پایبندی به متن و سلیقه ی مخاطب باید چطور باشد؟
نظر من تغییری نکرده، البته که باید پایبند متن باشیم و این ممانعتی با استفاده از تخیل تصویرگر در ایجاد تصویری جذاب و استفاده از قدرت خلاقیتش ندارد، اما در مورد سلیقه مخاطب باید بگم که سلیقهها خیلی متفاوت است. من سعی میکنم هم کاری که خودم دوست دارم را انجام بدهم و هم به مخاطبم که کودکان هستند توجه کنم و چیزهای بامزهای در تصویر بگذارم که بیشتر اوقات در قصه نیست، اما باعث میشود مخاطبین با تصویر ارتباط برقرار کنند و چیزهایی را خودشان کشف کنند.
-ما همچنان به صورت نادر شاهد گفتگوی مولف و تصویرگر هستیم. فکر میکنید این رابطه نقشی بر کیفیت اثر تصویرگر دارد؟
همیشه همفکری نتیجه خوبی دارد، بهشرط اینکه هر کسی حدود و حیطه کاری خودش را بداند و به کار هم اعتماد داشته باشند.
-مبحث مهم دیگری که شاید باید مدام در موردش حرف زد امضای هنرمند است. این امضا چیست؟ چطور میتوان به این امضا رسید؟
امضا هنرمند سبک منحصر به فردی که هنرمند در طراحی و تکنیک و بیان هنریاش، پس از سالها کار و تجربه فراوان بدست آورده و با آن سبک شناخته میشود.
-به آثار جدیدتان اشاره کنیم. مروری بر ۵ سال فعالیت اخیرتان بکنید و در صورت ممکن به شیوه تاریخی به مقایسه آنها با آثار اولیهتان بپردازید.
همانطور که گفتم کارهای اخیر من با کارهایی اولیهام خیلی متفاوته و این به خاطر گذر زمان، کار و تجربه است که توانستم به سبک مورد علاقهام که اکریلیک و پاستل است برسم و آن را در کارهای بعدی تکمیلتر و پختهتر کنم. همینطور سالها زندگی در کشورهای مختلف باعث شده که جهان بینی امروز من نسبت به سالهای گذشته خیلی تغییر کند و این تغییرات در کارهام هم به وضوح دیده میشود. سالها زندگی در ایتالیا و برزیل و آشنایی با فرهنگها و تمدنهای مختلف، نیز بسیار تاثیرگذار بودند اما با این وجود ریشه شرقی و ملیتام را همیشه در کارهایم حفظ کردم و در تصویرسازیهایم، از هنر مدرن و هنر دوران طلایی تمدنهای قدیمی و نقاشی مینیاتورهای مکتبهای مختلف بسیار الهام گرفتهام. در واقع همهی این تاریخها که در درون من و همه ماست، از فیلتر و نگاه و تجربه امروزی من عبور میکند و تبدیل به خطوط و فرم و رنگهایی جدیدی میشود که سبک تصویرگری من را نشان میدهد.
-و اگر بخواهید به نقد و بررسی تصویرگری ایران طی ده سال اخیر بپردازید به چه مواردی اشاره میکنید؟
من تقریبا ۱۲ سال هست که از ایران خارج شدم و تصویرسازی ایران را از دور دنبال میکنم. ایران تصویرگرهای بسیار خوبی دارد. خیلی از تصویرگران و ناشران خارجی را که در نمایشگاههای مختلف میبینم، در مورد این مسئله صحبت میکنند. علاقهمندان به رشته تصویرسازی، بسیار زیاد هستند، اما این راه بسیار سخت و واقعا نیازمند عشق فراوان است، بخصوص در ایران که تصویرگران از حقوق تصویرگریشان نیز برخوردار نیستند و کاری هم به تنهایی نمیتوانند انجام بدهند. تمام قراردادها خارج از ایران دارای تاریخ است که ۵ یا ۷ و نهایتا ۱۰ سال است و ناشر بعد از این سالها باید قرارداد جدیدی را با تصویرگر ببندد، دیگر اینکه، تصویرگر نباید تمام حقوق کتاب را به ناشر واگذار کند، و میتواند فقط، امتیاز چاپ در ایران را به ناشر بدهد و یک درصدی از فروش و قیمت پشت جلد کتاب داشته باشد، یا درصورت تبدیل کارشان به انیمیشن و یا هر چیز دیگری درصد تصویرگر لحاظ بشود. من در ایران کار کردم و میدانم که ناشرها این حقوق را رعایت نمی کنند. من، آن موقع اطلاعات نداشتم و مجبور شدم که با ناشرهای این چنینی مثل شباویز کار کنم که تمام حق و حقوق اثر و حتی اورژینال کار را هم میگرفت. من یک کتاب با این ناشر کار کردم و به زودی فهمیدم که این ناشر و امثال این ناشر فقط به فکر منافع خود هستند و فراموش کردند که تصویرگر یک قسمت مهمی از تولید یک کتاب است که ناشر و نویسنده و تصویرگر، همه با هم، باید در سود آن شریک باشند.
شرایط و موقعیت هر تصویرگر در زندگی متفاوت است و بر اساس آن تصمیم میگیرد، اما مطمئنا با اطلاعرسانی، پافشاری و اتحاد توسط تصویرگرها، حمایت انجمن تصویرگران، حتما میتوانند تغییراتی انجام بدهند. چون معلوم است که به تنهایی یک تصویرگر نمیتواند از حقوقش دفاع کند و ناشر هم با کس دیگری کار میکند، این احتیاج به حمایت قانونی و اتحاد همه با هم دارد. من خودم تصمیم گرفتم برای چنین ناشرهایی کار نکنم و ترجیح میدهم کار دیگری مانند آموزش انجام بدهم یا از تصویرسازیهایم به شیوهای دیگر استفاده کنم.
-درمورد شرکت در نمایشگاههای بینالمللی تصویرسازی بگویید؟ آیا تاثیری نیز در روند کاری تصویرگر دارد؟
من هیچوقت با هدف شرکت در نمایشگاهها کار نکردم. من همیشه تصویرسازیهای قصهها و کتابهایی را که انجام دادم، در سالهای بعد برای نمایشگاهها فرستادم و باعث خشنودی من شده است که کارهایم در بعضی از این نمایشگاهها پذیرفته شده است. برای من بسیار با ارزش است که چطور هنر از مرزها عبور میکند و کارهای تصویرگران از نقاط مختلف دنیا در کنار هم به نمایش در میآید و ما با فرهنگ، هنر و ادبیات هر کشوری با زبان تصویر آشنا میشویم. از طرفی دیگر، ممکن است باعث ایجاد راههای جدیدی برای تصویرگران شود. این بخش زندگی امروز من در برزیل به تصویرسازی یکی از کتابهایم و به نمایش در آمدن آن در نمایشگاه بلونیا برمیگردد. کاتالوگ این نمایشگاه توسط یک ناشر برزیلی به برزیل برده شد و مدیر هنری انتشارات بزرگی در برزیل، از بین کارهای کاتالوگ تصویرگران بلونیا پیشنهاد تصویرسازی کتابی را به من داد که برای من افتخارهای زیادی به همراه آورد. من شرکت در نمایشگاهها و حضور در آن را به همه تصویرگران توصیه میکنم برای اینکه باعث بزرگتر شدن نگاهمان و ارتباطاتمان میشود.
-از این روزهای خودتان بگوید. کارهای جدید و کتابهای جدید؟
این روزها، در حال کار کردن روی دو تا کتاب هستم، که در سال آینده در ایتالیا و برزیل به چاپ خواهد رسید. یکی از آنها توسط نویسنده معروف برزیلی به نام «ماریانا لنلی» Mariana Lanelli و قصه دیگر توسط نویسنده ایتالیایی «کریستینا مارسی» Cristina Marsi نوشته شده است، اما با این روزهای کرونایی که همه چیز تغییر کرده، هیچ چیزی را نمی شود با اطمینان گفت و همینطور مشغول کار روی یک مجموعه شخصی برای خودم هستم.
-هر حرفهای آداب و مرام و منش خاص خود را دارد. چند موردی که میتوان بهعنوان آداب حرفه تصویرگری شناخت از نظر شما کدام است؟
مطالعه فراوان در زمینههای مختلف هنری٫ فلسفی، تاریخ و ...
تلاش و تجربههای بیشتر برای کاری بهتر از دیروز انجام دادن و خستگی ناپذیر بودن
زیبا دیدن و زیبا آفریدن
منحصر به فرد بودن و کپی نکردن دیگران
دیسیپلین و نظم داشتن در شروع و اتمام به موقع کار
عاشق کار بودن و لذت بردن از تصویرسازی.
آثار هنرمند را در لینک زیر ببینید
http://www.casi.ir/sn/members/pt/full/id/825/lang/fa