
نام من هریِت راسل است
۲۷ دى ۱۳۹۱.
دربارۀ هریِت راسل؛ برندۀ جایزۀ بولونیای ایتالیا 2004
مرتضی زاهدی
.
هریِت راسل (نویسنده و تصویرگر) سال 1977 در لندن به دنیا آمد، اما در روستایی کوچک در حومۀ شهر ساسکس بزرگ شد. از کودکی عاشق نقاشی بود و همیشه دوست داشت برای بچهها کتاب بنویسد. تصویرگری را در مدرسۀ هنر گلاسکو فرا گرفت و سال 2001 در همین رشته از مرکز سنت مارتینز لندن در مقطع کارشناسی ارشد فارغالتحصل شد. او یکی از استعدادهای تازه به ظهور رسیده در حوزۀ تصویرسازی و بوک دیزاین است که آثارش توسط ناشران معتبری از جمله فایدُن، کتابهای پنگوئن، هارپر کالینز، رندام هاوس، سایمون و شوستر، جان موری و ... منتشر و به مارکت کتاب در بریتانیا، ایالات متحده و اروپا عرضه شدهاند.
.
از مهمترین آثارش؛ کتاب رنگآمیزی برای تنبلها، پاکتنامه، برای کرگدن، کتابهای رنگی ما، قاشق نقره برای کودکان، شصت چیز غیر ممکن قبل از صرف ناهار، کار و هنر در جریان است، و با عرض پوزش از گاز هستند که در این بین بیشتر به خاطر کتاب "پاکتنامه" به شهرت رسید. این کتاب توسط انتشارات راندم هاوس در ایالات متحده سال 2005 و آلیسون و بیزبی در لندن سال 2008 چاپ و منتشر شدهاست. "قاشق نقره برای کودکان" از انتشارات فایدُن و "شصت چیز غیر ممکن قبل از صرف ناهار" از کورائینی جدیدترین کتابهایی هستند که از او روانۀ بازار شدهاند. وی تاکنون جوایز معتبری همچون؛ جایزۀ "نان فیکشن" بولونیا سال 2004، بهترین تصویرگر معاصر بریتانیا در سالهای 2005، 2008 و 2011 و مدال نقرهای (اِی.اُ.آی) آمریکا را در سال 2007 کسب کرده و نمایشگاههای انفرادی و گروهی متعددی را در انگلستان، کانادا، ایتالیا، سوئیس بر پا کرده است که دو نمایشگاه اخیر با حمایت آژانس مرکزی تصویرسازی در لندن و برنشتاین در نیویورک برگزار شد.
.
هریِت راسل آثارش را با رویکردی سوررئالیستی و با نیمنگاهی که به هنر پاپ آرت و کمیک خلق میکند و بازی با حروف، کلمات و دست نوشتهها از ویژگی کارهایش است.
.
***
.
نام من هریِت راسل است. نقاشی را از دوران کودکی شروع کردم و احتمالاً این تصمیم و شور و علاقه بهخاطر مادرم که او خود یک هنرمند بود گرفتهشد. در واقع طراحی و نقاشی همان ابزاری بود که باعث میشد بیشترین لذت را از وقت و لحظاتم ببرم و پرداختن به آن با نیرو و کششی طبیعی صورت میگرفت و من تلاش زیادی برای موظف کردن خودم به طراحی نمیکردم.
.
برای رسیدن به شیوه و روش فعلی چیزها و افراد زیادی مرا تحت تأثیر خود و آثارشان قرار دادهاند. مثلاً در دوران جوانی بسیار شیفتۀ سوررآلیستها و افرادی چون ادوارد لیر، لوئیس کارول و اسپایک میلیگان بودم. اما الآن ذائقهام کمی فرق کرده و کارهایم ملهم از تصویرگران و هنرمندانی مانند جانی هانا، جف فیشر، دیوید هُکنی، برایان کرونین، راب رایان، انجی لوین است و مهمترین طراحانی که همواره در دوران کار حرفهای آثارشان را ستودهام سائول استاینبرگ، برونو موناری، آلن فلچر و انزو ماری هستند. به عقیدۀ بسیاری از صاحب نظران یکی از به یاد ماندنیترین آثارم، کتاب "پاکتنامه" است. آن یکی از قدیمیترین کتابهایی است که از من منتشر شدهاست (وقتیکه آن را میساختم هنوز هنرآموز مدرسۀ هنری بودم). محتویات این کتاب تصاویر تعدادی نامه هستند که به مرور برایم فرستاده شدهاند. نکتۀ عجیب این که آدرسهای نوشته شده بر روی پاکت نامهها در خیلی از موارد اشتباه بودند! پس از مدتی وقتی متوجۀ این موضوع شدم سعی کردم تا سرنخی از آن آدرسهای مجهول بهدست آورم. حتی برای خودم و بهصورت کاملاً تفریحی به دفعات به آدرسهای غلط نامه فرستادم و جالب اینکه پستچی دوباره آنها را به آدرس خودم برگرداند و تحویلم داد!!! در واقع این اتفاق عجیب موجب ساخت کتاب پاکتنامه شد.
.
امروزه ممکن است هر ایده یا کاری متأثر از راههای پیموده و روشهای به نتیجه رسیده باشد. شما میتوانید به عنوان یک هنرمند متأثر از چیزهای زیادی باشید و از نحلههای مختلفی تبعیت کنید و یا به آنها انتقاد داشتهباشید. اما مهم این است که چه چیزی بر گذشته خواهید افزود. چه واکنشی به چیزهایی که جذب کردهاید خواهید داد یا چطور آنها را بیان خواهید کرد. آنگاه که توانستید نقطه نظری شخصی یا راه و روشی منحصر به فرد مطرح کنید، به تبیین هنر کمک کردهاید و مالک جهانی خواهیدبود تسخیر شده و متعلق به خود.
.
من هم مثل همۀ کسانی که جدی کار هنری میکنند، در حین کار برای دستیابی به ایدههای جدید با دشواریهای گوناگونی مواجه میشوم. در چنین وضعیتی چارۀ کار این است که یا خودم را به گردش ببرم (پیاده روی) یا به کتابفروشی و نمایشگاهی سر بزنم و گاهی حتی برای مدتی خودم را از محیط کار دور نگه دارم. اینها میتوانند برایم مفید باشند چرا که میتوانم بلافاصله پس از استراحتی کوتاه بر روی یک ایده یا قطعهای خاص که درگیرش هستم با ذهنی باز و با تمرکز بیشتر کار کنم. محیط کارم یک استودیوی بزرگ و مشترک است با پلانی باز. کار کردن در کنار هنرمندان و طراحان مختلفی همچون؛ معماران، طراحان مد، طراحان وب و گرافیک و تصویرگران بسیار لذتبخش و آموزنده است. استودیوی ما در شرق شهر لندن و در مجاورت پارکی زیبا و فضایی باز و هوایی بسیار عالی قرار دارد و در این نقطه از شهر بارها و مغازهها و رستورانهای قدیمی و همچنین آتلیه بسیاری از هنرمندان و دفاتر و شرکتهای مهم وجود دارد. هر روز ساعت ده صبح به محل کارم میروم و تا شش بعدازظهر در آنجا کارم میکنم. در این بین ایمیلهایم را چک و اخبار و وقایع را در فیسبوک و سایتهای دیگر دنبال میکنم. در صورت لزوم در خانه و در لپتاپم کارهای معوقه را ادامه میدهم. برای من هدایت کردن آنچه که در ذهن دارم و نتیجه گرفتن از آن لذتبخشترین جنبۀ کار حرفهای است. معمولاً روی چند برگ کاغذ بزرگ ایدههایم را پیاده میکنم و وقتی کمی پیشروی کردم طرحهایم را نگاه میکنم تا ببینم کدام یک بهتر است. سپس یک یا دو تا طرح مورد علاقهام را انتخاب میکنم و دوباره آن را با مداد یا قلم فلزی و جوهر در مقیاس بزرگتر میسازم و بعد از اسکن، در کامپیوتر (فتوشاپ) رویشان کار میکنم و اگر زمان بیشتری داشتهباشم، قاعدتاً پژوهش و ماجراجویی هایم بیشتر و بیشتر میشوند. تصاویرم را برای اطلاعرسانی، سرگرمی، درککردن و بیان و منتشرکردن هر چیزی میسازم و صادقانه بگویم؛ برای به رسمیت شناختهشدن کار میکنم، بهخصوص در انگلستان و دوست دارم کتابها و تولیداتم بهطور گسترده در دسترس همه باشند. گرچه از وقتیکه موقعیتم در سطح بینالمللی تغییر کرده است تعدادی از ناشران انگلیسی به سراغم آمدهاند، اما بیشتر آنها به برگشت سرمایه فکر میکنند و تا زمانی که اطمینان به این امر نداشتهباشند دست به کاری نمیزنند.
.
من خیلی خوش شانسم، چون مدتی است که با ناشری ایتالیایی (کورائینی) همکاری میکنم و او مشتاق است تا پروژههای شخصیام را بدون کوچکترین اعمال نظر چاپ و منتشر کند. مثلا آخرین کتابم "شصت چیز غیر ممکن قبل از صرف ناهار" بهطور کامل از ایدۀ کتاب تا متن، طراحی و تصویرها و حتی قطع کتاب و جنس کاغذ همگی با مدیریت و پیشنهاد من ساختهشد. درست برعکسِ ناشران انگلیسی که خیلی دمدمی مزاج هستند و بسیار محافظهکار دست به تولید و نشر کتاب میزنند و تمایلی به چاپ هر ایدهای ندارند و ریسک کمتری میکنند.
.
قطعاً حرفهایگری و مسائل مربوط به آن مهم است، حداقل در هنر تجاری. بهخاطر اینکه مشتری به ما اعتماد میکند تا با سرعت بالا آثاری با استاندارد بالا ارائه دهیم. اما تجربه بر من ثابت کردهاست که کتابهایم در خارج از کشور مخاطبان و علاقهمندان بیشتری دارد، به این موضوع میتوان از روی آنچه که تاکنون از من در انگلستان و جاهای دیگر منتشر شده پیبرد، ولی من ترجیح میدهم بیشتر با ناشران کوچک کار کنم. به همین علت کارهای زیادی با کورائینی انجام دادهام. نوع برخوردم با تصویرگری و کارهایی که انجام میدهم برای ارائه به ناشران بزرگ مناسب نیستند چون فکر و جسارتشان به اندازۀ جیبشان بزرگ نیست.