
وابستگیهای تصویرگری
۱۱ بهمن ۱۳۹۱.
هدا حدادی
.
تصویرگری هنری مستقل نیست، هنری وابسته به متن و روایت است؛ و حتی اگر این روایت به شکل کلمه در دل تصویر گنجانده نشود، خود تصویر باید روایتگر چیزی باشد. با این تعریف بسیاری از تابلوهای نقاشی هم در حیطۀ تصویرگری جای میگیرند؛ اما تفاوت ظریف دیگری یک اثر نقاشی را از یک پردۀ تصویرگری جدا میکند و آن قابلیت تکثیر و چاپ یک اثر تصویرگری است.
.
شاید بگویید که میشود از یک تابلوی نقاشیِ روایتگرایانه عکس گرفت و به تعداد زیاد چاپ کرد و به آن گفت تصویرگری. اما اینجاست که بحث مهم و حیاتی مخاطب مطرح میشود. اثر تصویرگری برای مخاطبی تعریفشده خلق میشود، حال آنکه اثر نقاشی برآیند ذهنیت فرد هنرمند و ابزاری برای بیان درونیات اوست. یک نقاش موقع خلق اثر ملزم نیست به مخاطبش فکر کند، اما یک تصویرگر باید این کار را بکند. با این تعریف یک اثر تصویرگری اثری است که روایتگر و قابل تکثیر است و برای مخاطب تعریفشدهای خلق میشود.
.
اما هرگاه یکی از این سه وجه نامطمئن بوده یا در نظر گرفته نشود، اثرِ بهوجودآمده اثری سست خواهد بود که آسیبِ نادیده گرفته شدن یا بهسرعت فراموش شدن تهدیدش میکند.
.
علاوه بر این موارد، آثار تصویرگری به عناصر متفاوت حوزۀ چاپ و نشر نیز وابستهاند، زیرا عمده استفادهای که از تصویرگری میشود در تولید کتاب است. قضاوت نهایی دربارۀ یک اثر تصویرگری بستگی تام به نتیجۀ نهایی یک کتاب دارد؛ اینکه با چه کیفیتی چاپ شده، از چه سطح گرافیکی برخوردار است و نگاه خلاقانۀ گروه ناشر، تصویرگر و نویسنده چه نتیجۀ بصری و مفهومی تازهای را به مخاطب ارائه داده و چقدر در جذب و برآورده کردن نیاز مخاطبِ مورد نظر خود موفق بوده است. بنابراین، وجود و حضور یک مدیر هنریِ کارآزموده بسیار مؤثر و مفید خواهد بود.
.
این حلقه از تولید کتابهای تصویری، حلقۀ عمدتاً مفقودهای در حوزۀ چاپ و نشر کشور ماست. گویا هنوز اهمیت وجود مدیر هنری برای بسیاری از ناشران ما ناشناخته است و ناشر خودش دربارۀ تصاویر تصمیمگیری میکند. این امر ضرری دوجانبه برای تصویرگر و مخاطب دارد؛ هم تصویرگر خود را ملزم به رعایت جزئیات متن نمیکند و خود را یک نقاش میپندارد که فارغ از مخاطب به خلق اثر میپردازد، و هم مخاطب در کشاکش ناهماهنگی متن و تصویر به لحاظ موضوعی، محتوایی، تاریخی، و فضاسازی کل کتاب را از دست میدهد و با آن ارتباط لازم را نمیگیرد.
.
بدینترتیب در تعداد بالایی از کتابهای تولیدشده در کشور ما، پیوند بین مخاطب و متن و تصویر رعایت نشده است.
.
به طور مثال متنی که حال و هوای قدیمی دارد، با تصاویر مدرن، متنی شاد، با تصاویری خاکستری و تیره، شخصیت پرانرژی قصه در حالت سکون و آرامش، و مادر مهربان خانه با دفرمهای سوررئال و حالتی ناباورانه ترسیم میشوند.
.
در مواردی حاد شخصیت پسر داستان یک دختر ترسیم میشود برای اینکه تصویرگر نفهمیده که شخصیت داستان دختر است یا پسر و هیچ رابط و کارشناسی هم نبوده تا متن را تفهیم کند.
.
این ایراد البته به بیتوجهی تصویرگر در مطالعۀ دقیق متن هم برمیگردد. تنبلی در مطالعه که دامنگیر عموم جامعه است تصویرگران را هم بی نصیب نگذاشته است. در نهایت اینکه تصویرگری کاری وابسته به گروه است و هرگاه گروه سلامت و هوشیار کار کنند نتیجه کتابی خواهد بود بی عیب و نقص و بهیادماندنی و اثرگذار.
.
منبع: وب سایت سوره مهر