pt

وقتش است همۀ تصویرگران بیایند

۲۶ مرداد ۱۳۹۲

گفتگو با کیانوش غریب‎پور _ قسمت سوم

مهدی عبداله‎زاده

- آقای غریب‎پور موضوع دیگری که می‎خواهم به آن بپردازیم بخش‎های رقابتی و غیر رقابتی جشنواره است. این بخش‎ها چگونه انتخاب شدند؟

ما طبق سنت پیشین دوسالانه‌های تصویرگری، بخش کتاب و تصویرگری برای ادبیات داستانی را به عنوان رقابت اصلی دوسالانه در نظر گرفتیم. منتهی سعی کردیم آن را محدود به مخاطبان سنی کودک و نوجوان نکنیم. کلاً من و یکی دونفر از دوستانم از اینکه تصویرگری در ایران فقط به‌عنوان نقاشی کتاب بچه‌ها شناخته شده، احساس خوبی نداریم. به هرحال خیلی از مسابقه‌های دنیا هم در همین زمینۀ ادبیات کودک و نوجوان برگزار می‌شوند، اما چون برای دیگر سنخ‌های تصویرگری هم جایگاه جدی دارند، این محدویت به چشم نمی‌آید؛ درحالی که ما یک دوسالانه بیشتر نداریم و اینکه فقط بر ادبیات کودک و نوجوان متمرکز باشد، منصفانه نیست. با این وجود این‌بار هم به تلقی عمومی از دوسالانه و کارکرد آن احترام گذاشته‌ایم تا ببینیم می‌شود دوسالانه‌های بعدی را در موضوع‌های دیگری تصویرگری هم برگزار کرد یا نه. در موضوع‌ها هم به رسم دوسالانه‌های پیش موضوعی داده‌ایم که علاوه بر کتاب روی آن کار شود. این بخش رقابتی که یک بار جهان مهر و ماه بود و یک بار جهان عاشقانه‌ها این بار با موضوع نورها و سایه‌ها برگزار می‌شود. یک بخشی هم داریم که در مسابقه‌های دوسالانه، جدید است و آن بخش استعداد جوان است که برای تصویرگران جوان 18 تا 25 ساله که هنوز موفق به تصویرگری کتاب نشده‎اند در نظر گرفته شده‎است.

- برخی از تصویرگران جوان در درک موضوع انتخاب شده ابهاماتی دارند. اگر ممکن است کمی بیشتر جهان نورها و سایه‎ها را توضیح دهید.

جهان نورها و سایه‎ها یک بخش فیزیکی دارد و یک بخش متافیزیکی. می‌شود در تصویرگری ابن بخش به سادگی از سایۀ اشیا و آدم‎ها استفاده کرد و یا می‎توان سایه‎ها، رویاها و تخیلات ذهن بشر را هم به عنوان سایه در نظر گرفت؛ یعنی افسانۀ پریان و دیگر افسانه‎ها که همچون سایه‎هایی در زندگی بشر وجود داشته‎اند. گویی اینها سایه‌های حقیقتند نه خود آن. اگر نور به مثابه حقیقت بر چیزی بتابد از آن شیء چیزی و از سایه اش چیزی دیگرمی سازد و شاید سایۀ یک شیء به یک خیال و وَهم مانند شود. در مسیر تاریخ هم، سایۀ حقیقت، گاه به افسانه‎ها و اسطوره‎ها بدل شده‎است. افسانه و خیال‎های ما، سایه‎های ذهن بشرند. همان طورکه در فراخوان هم به روشنی نوشتیم: تخیل، رویاها و افسانۀ پریان. این، از آن موضوعاتی است که دست تصویرگران را باز می‌گذارد که با برداشت شخصی خود با آن مواجه شوند.


- چرا موضوع بخش استعداد جوان را ادبیات کهن گذاشتید آیا این باعث تکرار و در جا زدن تصویرگری ‎نمی‎شود؟

نه، در واقع به نظر من با وجودی که ادبیات کهن ممکن است تکراری به نظر برسد اما وقتی واقع‎بینانه به آثار تولیدشده از این متون می‎پردازیم می‎بینیم کتاب‎های تصویرگری شدۀ خوب در این زمینه به 20 عنوان هم نمی‎رسد بنابراین بسیار جای کار دارد و باید به درستی به آن پرداخته‎شود. از سوی دیگر شورای سیاستگذاری دوسالانه هم علاقه‎مند بود در دوسالانه فضایی مربوط به ادبیات، تاریخ و فرهنگ ملی وجود داشته‎باشد و ما این موضوع را در این بخش گنجاندیم.


- یک بخش جنبی را هم برای دوسالانه در نظر گرفته‎اید؛ دنیای جدید تصویرگری. در فراخوان آورده‎اید این بخش می‎خواهد ضمن برگزاری یک نمایشگاه تخصصی جنبه‎ها و شاخه‎های دیگر تصویرگری را مورد بررسی قرار دهد. آیا این طغیانی در برابر نگاه تک وجهی به تصویرگری در ایران است؟

ما این کار را با وجود بودجه و زمان محدود شروع کردیم، زیرا دوسالانه را بهترین بستر برای این کار می‎دانستیم. ‎این یک چالش است زیرا تصویرگرانی وجود دارند که به غیر از تصویرگری کتاب جنس‎های دیگر تصویرگری را به رسمیت نمی‎شناسند و قبولشان ندارند. این تصمیم یک شخص یا گروه نیست بلکه واکنشی طبیعی است که باید به واقعیت‎های موجود در فضای تصویرگری کشور داشته باشیم. در مورد طغیان باید گفت که ما ایرانی‌ها علی‌رغم تحول‌خواهی، همه در نهایت یک دگماتیسم سنتی در نهفتۀمان داریم. یک وقتی طراحان گرافیک را داخل هنرمند حساب نمی‌کردند، بعد که طراحان گرافیک به ثبات اجتماعی رسیدند، در مقابل چیزهای که قبلش هم وجود داشت، مثل خوشنویسی، خاصیت دافعه گرفتند. بعد از بس در مقابل کارکردهای خط و تایپ دچار ذوق‌زدگی شدند که به یک مدل جدید از دگماتیسم رسیدند و به کارکردهای تصویرگرانه در گرافیک بی‌محلی کردند. یک زمانی تحصیلکرده‌های ما به لهجۀ انگلیسی واکنش نشان می‌داند چون فرانسه زبان مسلط جوامع روشنفکری بود. حالا انگلیسی مسلط شده و اکسنت فرانسوی را عقب مانده و غلط می‌دانیم. در مورد تصویرگری هم چنین مصیبتی داریم. یک وقتی تصویرگری هیچ وجهه‌ای نداشت، حالا که موجه شده، تصویرگران کتاب، همکاران خودشان در جنس‌های دیگری از تصویرگری را به رسمیت نمی‌شناسند. این خاصیت در همۀ ملت‌ها هست ولی از آنجایی که ما ملت افراط و تفریطیم، مقاومت یا تسلیم‌شدنمان دیدنی است. من در اینکه جنبه‌های دیگری از تصویرگری که تا حالا از آن غافل بوده‌ایم را به رخ بکشیم طغیانی نمی‌بینم ولی ممکن است از سوی همان قسمت منجمدی که بر شخصیت ما حاکم است، واکنش‌های سختی ببینیم. من کلاً نگران نیستم، حرارت حقیقت، آن انجماد را هم ذوب خواهدکرد.

ما به چند دلیل شاخه‎های دیگر تصویرگری را به رقابت دوسالانۀ ششم وارد نکردیم. اول اینکه برای داوری جنس‎های دیگر تصویرگری باید از داورانی دیگر استفاده می‎کردیم و جوایز جداگانه‎ای را هم در نظر می‎گرفتیم و این با میزان بودجۀ ما قابل اجرا نبود. دوم باید بررسی کارشناسی می‎کردیم که آیا دوسالانه ظرفیت پوشش‎دادن شاخه‎های دیگر را هم دارد یا خیر. بنابراین تصمیم گرفته‎شد که جنس‎های دیگر تصویرگری در قالب یک بخش جنبی زیر نظر دبیر علمی دوسالانه قراربگیرد و پس از برگزاری جلسه‎های کارشناسی آن با حضور صاحبنظران، نتایج حاصل را گردآوری و بررسی کنیم که چه رویکردی در این زمینه درست است و طبق آن عمل شود. ممکن است به این نتیجه برسیم که به صورت سنتی دوسالانه را برای کتاب نگه داریم و برای جنس‎های دیگر، مسابقه‎ای جداگانه در نظر بگیریم. همان‎طورکه در کشورهای دیگر با وجودی که جنس‎های مختلف تصویرگری را به خوبی می‎شناسند و به کار می‎گیرند اما هنوز مسابقه‎هایشان متمرکز بر تصویرگری کتاب کودک و نوجوان است. به هرحال تا جلسه‎های بخش علمی برگزار نشود اصلاً معلوم نیست که چه تصمیمی در این زمینه گرفته خواهدشد.


- آیا در این زمان محدود برگزاری دوسالانه، این جلسه‎ها و بررسی‎ها می‎تواند خروجی کارشناسی شدۀ لازم را بدهد یا نیاز به زمان بیشتری برای رسیدن به نتیجه است؟

اگر نرسد آن را ادامه خواهیم داد.


- بنابراین احتمال دارد این ساز و کار مطالعاتی از بخش علمی دوسالانه به انجمن تصویرگران وارد شود و ادامه پیدا کند؟

البته من در این گفتگو در مقام دبیر دوسالانه و نه عضو هیئت مدیره انجمن حضور دارم بنابراین این دو را از هم جدا بدانید. اما یک توضیح کوچک می‎دهم که قرار است درهای انجمن را برای ورود تصویرگران از ژانرهای مختلف باز کنیم تا فقط انجمن محدود به تصویرگران کتاب نباشد. البته از آن طرف در شورای کارشناسی عضویت، از لحاظ کیفی، سخت‎گیری را افزایش خواهیم داد. می‎توان گفت در انجمن و دوسالانه جریانی همزمان درحال وقوع است که به زودی شاهد تحولی در فضای حرفه‎ای تصویرگری خواهیم‎بود.


- بسیار خُب... پس از انتشار فراخوان تغییری در آن دادید و امکان شرکت کتاب‎های چاپ نشده را هم فراهم کردید، چرا به این نتیجه رسیدید؟

دو نکته وجود دارد اول به دلیل غیر حرفه‎ای بودن نشر در ایران و مسائل اقتصادی آن، آهنگ چاپ یک کتاب پس از مراحل طراحی گرافیک و تصویرگری کند است و حتی گاهی با تأخیر چند ساله مواجه است. شاید زمانی که کتاب منتشر می‎شود دیگر برای تصویرگر جذاب نباشد و از آن جنس کار فاصله گرفته باشد. دوم افزایش شدید قیمت‎ها در سال گذشته باعث شد قیمت کاغذ و مراحل تولید کتاب به شدت گران و به‌نوعی متوقف شود. اکنون بسیاری از ناشران کتاب‎هایی را دارند که تمام مراحل قبل از چاپ را گذرانده و مجوز ارشاد و فیپا هم دریافت کرده‎اند اما به دلیل گرانی تمایلی به چاپ آنها ندارند، بویژه کتاب‎های تصویرگری شده که باید با کاغذ مرغوب و کیفیت چاپ بالا تولید شوند.

با توجه به این موارد و تقاضای زیاد تصویرگران، تصمیم گرفتیم اجازه حضور یک جلد کتاب منتشر نشده را به هر تصویرگر بدهیم. این کتاب‎ها باید کلیۀ مراحل قبل از چاپ و دریافت مجوز ارشاد و فیپا را گذرانده و آماده چاپ باشند. محدودیت یک جلد هم برای این است که ظرفیت دوسالانۀ هفتم را در این دوسالانه خرج نکنیم و بگذاریم باقی کتاب‎ها بعد از چاپ در آن دوسالانه شرکت کنند.


- بهتر نبود با وجود درخواست‎های زیاد، این کتاب‎ها را برای دوسالانۀ هفتم نگه می‎داشتید؟

ببینید موضوع کهنه شدن هم در میان است؛ یعنی این خطر وجود دارد که بعضی از این کارها کهنه شود. اساساً ممکن است یک ناشر از انتشار یک کتاب پشیمان شود و هرگز آن را چاپ نکند یا همان‎طور که گفتم آنقدر طول بکشد که دیگر جذابیتی برای تصویرگر نداشته باشد که بخواهد در دوسالانه شرکت دهد. ما امیدواریم دوسالانه واقعاً دوسالانه باشد و سال 94 دوباره برگزار شود. اما آمدیم دوباره با مشکل مواجه شدیم و فاصلۀ بیشتری بین برگزاری آنها افتاد!

با این وجود اگر با من بود، طبق فراخوان اولیه پیش می‎رفتم و فقط کتاب‌های چاپ شده را می‌پذیرفتیم، اما وقتی با تقاضای تصویرگران، هم  حرفه‎ای‌ها و هم جوان‌ترها مواجه شدیم، دلیلی نداشت در برابر واقعیت مقاومت کنیم.


- وقتی به رفتار عمومی مسئولان نگاه می‎کنیم می‎بینیم گاهی در پروژه‎های خود چنان در دادن امید و چشم‎انداز روشن اغراق می‎کنند که حتی مخاطبان را به خیالات واهی می‎اندازند و این را به عنوان تکنیکی، هر چند کوتاه مدت، برای همسو کردن افکارعمومی با خود به کار می‎برند. این را گفتم که از شما بپرسم چرا شما همواره در صحبت‎هایتان در مورد دوسالانه نکات و احتمالات مثبت و منفی را با هم مطرح می‎کنید مثلاً در اینجا می‎گویید شاید دوسالانه دو سال بعد برگزار نشود! آیا نمی‎ترسید تصویرگران دلسرد شوند و از دوسالانۀ  ششم هم استقبال نکنند؟

دلیلش روشن است، من یک مدیر دولتی نیستم. من یک تصویرگر، طراح گرافیک و مدیر هنری‌ام. من براساس باورهای خودم، تجربیاتم زندگی می‌کنم. من خودم را نمایندۀ هنرمندان می‌دانم و باید با واقع‌نگری موضوع‌ها را دنبال کنم، برای نگه‌داشتن سمت دبیری، سمت اصلی زندگی‌ام یعنی هنرمند بودن را فدا نمی‌کنم، پس حتی اگر هم بلد باشم چشم‌انداز فریبنده ترسیم کنم، نمی‌کنم. من آن چیزی را می‎گویم که واقعاً گمان کنم می‌شود. اگر هم در عمل نشد، من وعدۀ دروغ نداده‌ام، باوری داشته‌ام که زمان و مکان تغییرش داده‎است. البته دوستان متصدی امور و مدیران دولتی هم که وعده می‌دهند، لزوماً معنی‌اش این نیست که می‌خواهند وعدۀ خلاف بدهند. وعده دادن و دورنمای روشن دادن جزوی از خصلت‌های مدیریتی کشور است. خصلتی که ساختار و ساز و کارهای دولتی در ایشان نهادینه کرده‎است. من خصلت‌های هنرمندانه را ترجیح می‌دهم، ولو یک جاهایی طعم گس دلسردی بدهد.


- با توجه به میزان ثبت‎نام در سایت دوسالانه پیش‎بینی‎تان در مورد میزان استقبال از دوسالانه چیست؟

به نظر من هنوز هم برای قضاوت کردن زود است معمولاً هنرمندان می‎گذارند در روزهای پایانی یادشان می‎افتد که شرکت کنند. پیش‎بینی خاصی ندارم اما قلباً امیدوارم استقبال خوبی بشود. تا الان هیچ یک از مسابقه‎هایی که برگزار شده نتوانسته است جای خالی دوسالانه را پر کند و قرار هم نبوده که چنین شود. همۀ آنها با توجه به دغدغه‎های مورد نظر خود برگزار شده‎اند و هیچ مسابقه‎ای نبوده‎است که کلیۀ کتاب‎ها را پوشش دهد. در بخش موضوعی و استعداد جوان هم سعی کردیم دست همۀ تصویرگران را برای شرکت باز کنیم.

آقای غریب‎پور از اینکه در این گفتگو شرکت کردید از شما متشکرم. اگر برای جمع‎بندی نکتۀ خاصی دارید یا فکر می‎کنید نکته‎ای از قلم افتاده است لطفاً بگویید.

برای یک دوسالانۀ آبرومند که آبروی تصویرگری معاصر کشورمان باشد، دعا می‌کنم، شما هم دعا کنید.


پایان

آگـهـی  
Advertisement

اشتراک خبرنامه