
ققنوس تصویرگری، برفراز
۲۸ بهمن ۱۳۹۳گفتگو با کیانوش غریبپور
دبیر نمایشگاه تصویرگری هفتمین جشنوارۀ فجر
مهدی عبدالهزاده
هفتمین جشنوارۀ هنرهای تجسمی فجر در شرایطی برپا شده است که رشتههای تجسمی، امسال دیگر شاهد مسابقه و رقابت نبودند. به این ترتیب دفتر هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در رویکردی متفاوت و با حذف جریان رقابتی، در حرکتی خوب، تصمیمگیری نحوۀ برگزاری این جشنواره را در قالب نمایشگاه، به انجمنهای مربوطه سپرد.
انجمن تصویرگران نیز در این میان نمایشگاهی را ترتیب داد که به سه دهۀ 60، 70 و 80، باز میگشت و آن را " تا 90" نامید.
با کیانوش غریبپور دبیر نمایشگاه تصویرگری فجر به صحبت نشستیم تا از جزئیات آن بیشتر بدانیم.
- آقای غریبپور علت انتخاب این آثار و تصویرگران چه بود؟
ابتدا باید بگویم که نمایشگاه تا ۹۰، مرور آثار نیست، بلکه مرور نامهایی است که در سالهای ۶۰ تا ابتدای 90، فعالیت مداوم یا مؤثر تصویرگری داشتند. این نمایشگاهی است از نامهایی که شکوه تصویرگری کنونی ایران مدیون آنهاست. آثاری هم که انتخاب شد با مشورت خود هنرمندان بود به طوریکه بعضی از آثار باز میگردد به همان دورانی که آن هنرمند اوج گرفته است و آن اثر دارای تاریخ و جایگاه خاصی است و بعضی آثار جدیدترند و هنرمند ترجیح داده است که از مجموعههای جدید و شخصی خود اثری را به نمایشگاه اختصاص دهد. به هرحال بخش زیادی از این افراد هنوز هم به صورت فعال در حال تصویرگری هستند و مدام بر آثارشان افزوده میشود.
- چرا به مقطع زمانی این قدر اهمیت دادهاید آیا این نگرش، ناشی از جو فضاهای کلی جشنوارههای این چنینی نیست که در بیشتر مواقع به دنبال دستهبندیها و مقاطع زمانیاند؟
بله، به مقطع تاکید کردیم اما نه به خاطر اینکه در جشنوارۀ فجر بودیم. من تصویرگری ایران را به ققنوسی تشبیه میکنم که در دهۀ چهل و پنجاه، از خاکستر تصویرگری کهن ایرانی، دوباره زاده شد. به نظر من میراث تصویری دهۀ پنجاه بود که استخوانبندی تصویرگری ایران را شکل داد. اما در گذار تاریخ و در حوالی آغاز دهۀ 60 که گمان میرفت هویت ایرانی از دست رفته است، در پی بازیابی این هویت، این رشتۀ هنری یکدستی خود را از دست داد. سالهای آغازین تصویرگری دهۀ 60 ایران، نماد خودکاوی مداوم و بیپناهی نظری است. اما این روال، با مهمترین رویداد هنری دهۀ 60، یعنی نمایشگاههای تصویرگری به سامان رسید و نجات پیدا کرد. حالا دیگر تصویرگری ایران خود را پیدا کرده بود و اعتماد به نفس داشت. اما این موضوع زایش تصویری زیادی نداشت و بیشتر به تقویت بنیانهای تصویرگری کمک کرد. اما در عین حال به تربیت نسلی منجر شد که در ابتدای دهۀ 80 و همزمان با پنجمین دوسلانۀ تصویرگری، نسل عصیانگر در جهت خلاف سنتهای نانوشتۀ نسل قبلی عمل کرد. ثمرۀ این تولید دنیای تصویری جدیدی شد که قبل از آن تصویرگران شهامت وارد شدن به آن را نداشتند. در حقیت رویکرد نسل جدید، رفتار هنرمندانۀ معطوف به نقاشی و هنر زیبا بود. این رویکرد فضای تصویری ما را متحول کرد، اما ذاتاً ناچار بود مخاطب را ندیده بگیرد. این خاصیت همۀ انقلابهای هنری است که با تهاجم و هیجان، از روی معیارها میپرند تا زودتر به مقصد برسند.
از نظر من و همکارانم در انجمن، تصویرگران این سهدهه همه نوع سختی، اهانت، درآمد ناچیز، کژفهمی مسئولان و مشکلات آموزشی را به جان خرید تا تصویرگری را از خطرناکترین پیچ تاریخ تمدن ایرانی بگذارند. این است که اهمیت تصویرگران تا ۹۰ را قطعی میکند.
- اکنون، این ققنوس در کجای آسمان است؟
ظرف همین یکی دو سال اخیر باشکوه و زندهتر شده است. بگذارید اظهارنظر بیشتر از این را بگذاریم برای وقتی دیگر که شرمندهی جناب ققنوس نشویم.
- اما چرا “تا 90"،"تا 93"نشد! مگر تصویرگران این دوران جزئی از آن ققنوس تصویرگری نیستند؟
ما به چند دلیل تصویرگرانی را که در دهۀ90 ظهور کردند و یا مطرح شدهاند را در نظر نگرفتیم. اول به دلیل ضرورتی که دستهبندی تاریخی برای مان داشت. دوم به خاطر محدودیت فیزیکی نمایشگاه. اما دلیل سوم و مهمتر این است که تصویرگران دههی ۹۰، ظرف همین مدت کوتاه بسیار متنوعتر، با استعدادتر و واقعیتر از اسلاف خود ظاهر شدهاند. فکر میکنم دوستان جوانمان شایستگی این را دارند که کل یک جشنوارۀ فجر را مال خود کنند. اگر ارشاد و انجمن برای سال بعد همین مسیر همکاری را پیش بگیرند، به نظرم باید سال ۹۴ را سال تصویرگران نسل نو دانست و حتی یک کار از نامهای نمایشگاه حاضر را در آن نیاورد. این را از سر احساسی که نسبت به واقعبینی نسل جدید دارم نمیگویم، قلباً اعتقاد دارم که این دوستان جوان مثل فرزندان یک خانواده، پیام تحول را به خانه آوردهاند و دارند بزرگترها را هم متحول میکنند. من همهچیز این نسل را تأیید نمیکنم، اما همینکه دارند تصویرگری را به حیطۀ محبوب مخاطب برمیگردانند کافی است.
- پس بنا دارید نمایشگاه دهۀ نودیها را برای هشتمین جشنوارۀ فجر برگزار کنید؟
آرزو داریم. این بر میگردد به ارشاد که بخواهد باز کار را به انجمنها واگذار کند و هیأت مدیرهی بعدی انجمن که این رویکرد را پیبگیرد.
- امیدوارم چنین رویکردی در جشنوارۀ فجر، باعث رونق دوسالانهها شود، ولی به نظر شما میتوان به ادامۀ این ماجرا خوشبین بود؟
تجربه نشان داده لحظات سعادت ما کوتاه است. اما بلدیم چندسالی را با خاطرۀ خوشبختی سر کنیم. بالاخره خاصیت ققنوس تولدهای پیدرپی است؛ مرگ ندارد.