pt

هنوز در گام‌های نخستین شناخت کتاب تصویری هستیم

۲۷ آذر ۱۳۹۶

نیلوفر امرایی- امسال برای نخستین بار هفته‌ تصویرگری با همایشی قابل بحث همراه شد: همایش کتاب تصویری!
خلائی که سال‌ها در مباحث نظری و جدی احساس می‌شد. صاحبنظران این حوزه در انجمن‌ها و نهادهای مختلف در کنار هم به بحثی چالشی در این باره پرداختند. در روز نخست این همایش مقالات متنوعی قرائت و در روز دوم آن تجربه‌ی کارگاه کتاب تصویری در سه سال گذشته و معیارهای بررسی این نوع کتاب‎ها توسط صاحبنظران به اشتراک گذاشته شد.
با علی بوذری دبیر این همایش درباره‎ی چند و چون برگزاری این همایش صحبت کرده‌ایم.

کلید شروع همایش کتاب تصویری در هفته تصویرگری از کجا زده شد؟

این سومین سالی است که انجمن تصویرگران ایران برنامه هفته تصویرگری را در خانه هنرمندان برگزار می‌کند. این برنامه شامل نمایشگاه‌های متنوع و نشست‌های مرتبط با موضوع تصویرگری است. در این دو سال اخیر که این هفته به صورت پیوسته برگزار شده است ما نشست‌های مختلفی را در هفته تصویرگری برنامه‌ریزی و برگزار کرده‌ایم؛ اما امسال هیئت‌مدیره انجمن به این نتیجه رسید که می‌توانیم یک همایش جدی‌تر با موضوع «کتاب‌های تصویری» برگزار کنیم. کتاب‌های تصویری موضوعی است که در چند سال اخیر بیشتر به آن پرداخته‌شده و ناشران و تصویرگران و نویسندگان متوجه اهمیت و تأثیرگذاری اینگونه کتاب‌ها شده‌اند. البته تولید این کتاب‌ها در ایران مسئله تازه‌ای نیست و از همان سال‌های ابتدایی دهه چهل، کتاب‌هایی تصویری در ایران منتشرشده است؛ اما اینگونه کتاب‌ها هیچ‌وقت به‌عنوان یک شاخه جداگانه و مستقل مورد توجه قرار نگرفته است. در سال‌های اخیر و همگام با رویکردی جهانی، بسیاری از پدیدآورندگان و ناشران ایرانی ترغیب شدند تا کتاب‌های تصویری تولید کنند. از طرفی امسال چهارمین دوره خلق کتاب تصویری «دستان» با همکاری انجمن تصویرگران ایران، انجمن نویسندگان کودک و نوجوان و با حمایت موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی برگزار می‌شود. تجربه سه دوره گذشته بسیار موفق بوده و بسیاری از پروژه‌هایی که محصول کارگاه بودند به شکل کتاب در انتشارات مختلف به چاپ رسیده است. حتی ناشران دیگر هم به فکر برگزاری این کارگاه‌ها افتاده‌اند؛ برای مثال انتشارات فنی ایران، ناشر کتاب‌های نردبان، برای اولین بار کارگاه خلق کتاب تصویری سپیدار را با موضوع محیط‌زیست، با همکاری دو انجمن برگزار کرد. با این‌حال به نظر می‌رسد، علم و دانش در این زمینه بسیار محدود است حتی ما یک تعریف درست و اصولی که از طرف همه پژوهشگران ایرانی مورد تأیید باشد در این زمینه نداریم. ما فکر کردیم برگزاری این همایش به تصویرگران علاقه‌مند کمک می‌کند که بیشتر با مباحث نظری این پدیده آشنا بشوند.

کلیت همایش به چه صورت بود، در واقع همایش از چه بخش‌هایی تشکیل‌شد؟ 

فراخوان همایش در تابستان 1396 منتشر و از نویسندگان و پژوهشگران درخواست شد تا چکیده مقالاتشان را درباره کتاب تصویری و محورهای همایش ارسال کنند. روز نخست همایش، 11 آبان 1396، به ارائه همین مقالات اختصاص داشت که توسط هیئت‌علمی همایش بازبینی و پذیرفته‌شده بودند؛ اما در روز دوم همایش، 12 آبان 1396، دو نشست داشتیم که یکی از آنها مربوط به کارگاه خلق کتاب‌های تصویری دستان بود و اساتید این سه دوره برگزاری کارگاه تجارب، روش‌های تدریس و معیارهای خود را در اختیار مخاطبان قرار دادند. نشست دوم هم با موضوع معیارهای نقد کتاب تصویری بود که از کارشناسان و نمایندگان شورای کتاب کودک، انجمن تصویرگران ایران، جایزه لاک‌پشت پرنده و مرکز مطالعات ادبیات کودک در دانشگاه شیراز در این نشست حضور داشتند تا درباره معیارهای بررسی کتاب‌های تصویری صحبت کنند.

از آنجایی‌ که همایش کتاب تصویری در چند بخش متفاوت برگزار می‌شود که یکی از بخش‌های آن مقالات است، به‌عنوان دبیر همایش کیفیت آثار رسیده را چه طور ارزیابی کردید؟ 

ما هنوز در گام‌های اولیه شناخت کتاب تصویری هستیم. گرچه در دنیا منابع بسیاری دراین‌باره تألیف شده؛ اما معدودی از این تألیفات به زبان فارسی ترجمه‌شده است و اصولاً پدیدآورندگان ما هم کمتر با آنها آشنا هستند. در چیدمان مقالات همایش تلاش شد نظریه‌های مرتبط با کتاب‌های تصویری مطرح شود و آثار موفق داخلی و خارجی مورد نقد و بررسی قرار گیرد. در واقع کسی که در این نشست‌ها شرکت می‌کند یک تصویر جامع و گسترده از کتاب تصویری دریافت می‌کند. 

در روند بررسی آثار قطعاً با کاستی‌هایی مواجه شده‌اید، اگر ممکن است کمی درباره خلأهایی که با آن روبرو بودید صحبت کنید و آیا برای سال‌های آینده پیشنهادی برای رفع این موانع دارید؟

یکی از خلأهایی که ما با آن مواجه بودیم کمبود منابع نظری بود، همان‌طوری که گفتم منابع بسیار زیادی به زبان‌های دیگر وجود دارد که بسیاری از آنها به زبان فارسی ترجمه نشده‌اند و یا در دسترس پژوهشگر ایرانی قرار ندارند. یکی از مشکلاتی که ما با آن روبرو شدیم این بود که خیلی از تصویرگران و پژوهشگران فرق کتاب‌های تصویری را با کتاب‌های مصور نمی‌دانند و باز این نشان‌دهنده این مسئله است که ما خیلی تعریف روشن و دقیقی از کتاب تصویری نداریم. 

با توجه به هزینه تمام‌شده کتاب‌های تصویری، چه دلایلی می‌تواند در ناشر ایجاد میل و رغبت برای چاپ کتاب تصویری بکند؟ 

هزینه تولید و چاپ کتاب‌های تصویری همیشه یک چالش برای ناشر است و شاید این یکی از دلایلی باشد که ناشران ایرانی کمتر به تولید این کتاب‌ها رغبت نشان می‌دهند. کتاب‌های تصویری موفق چاپ، صحافی و صفحه‌آرایی خوب و چشمگیری دارند که همه اینها برای ناشر هزینه دارد. واقعیت اینجاست که کتاب‌های تصویری موفق در دنیا، نه‌تنها جامعه مخاطب خود را پیداکرده‌اند بلکه جایگاه ویژه‌ای در صنعت نشر کسب کرده‌اند. این کتاب‌ها که غالباً بر اساس یک ایده قوی شکل‌گرفته‌اند، به زبان‌های مختلف ترجمه‌شده‌اند و در کشورهای مختلف به طبع رسیده‌اند و به لحاظ سودآوری برای ناشر بسیار رضایت‌بخش بوده‌اند. نکته مهم اینجاست که ما باید مخاطب را از اهمیت این کتاب‌ها آگاه کنیم، منظور از مخاطب همان والدین و یا کسانی است که قرار است کتابی را بخرند که احتمالاً متن کمی دارد و ممکن است قیمت بالاتری نسبت به باقی کتاب‌ها داشته باشد. به بیان دیگر این کتاب برای خریدار ممکن است توجیه اقتصادی نداشته باشد درحالی‌که اگر خانواده و والدین بدانند که این کتاب‌ها چقدر در رشد کودک و رشد خلاقیت کودک مؤثر است، بدون تردید به سمت این کتاب‌ها می‌روند. 

کتاب‌های تصویرگران ایرانی در بیشتر موارد دارای هویت بومی نیست، از نظر شما این مزیت آثار این تصویرگران است یا آفت تصویرگری ایرانی؟

به نظرم بومی بودن تصویرگری در برخی موارد لازم است، مثلاً تصاویر شاهنامه باید بومی باشد؛ چون برگرفته از یک متن کهن ایرانی است. در مواردی متن بی‌مکان و بی‌زمان است و تصویرگر دوست دارد تصاویر این متون را بومی خلق کند، در واقع رنگ بوی ایرانی به تصویرش اضافه کند. به نظرم هر دوی اینها درست است. نکته اینجاست که این بومی بودن تصویرگری را نمی‌توانیم خوب و بد تلقی کنیم. باید به این نکته توجه کنیم که این تصویرگری بومی چقدر درست انجام می‌شود؛ در متون کلاسیک ما چاره‌ای نداریم جز تصویرگری بومی، اما وقتی متن خارج از فضای مکان و زمان روایت می‌شود تصویرگری بومی می‌تواند تنها یک عامل برای ارتباط‌گیری بیشتر مخاطب با فضای کتاب باشد. 

بعد از اجرای سه دوره کارگاه کتاب تصویری، این هماهنگی و همزمانی نویسنده و تصویرگر چه مزیتی به شیوه‌های متداول خلق کتاب تصویری دارد؟ 

به‌طورکلی در انتشارات موفق در دنیا نویسنده و تصویرگر همیشه با همدیگر همگام و همراه هستند و در طول به سرانجام رساندن یک کتاب ارتباط مداوم با یکدیگر دارند. می‌توانم بگویم که نویسنده و تصویرگر ایرانی خودشان پی به مزایای این هم‌کلامی و همگامی با یکدیگر برده‎اند. در واقع به مرحله‌ای رسیده‌ایم که نویسنده و تصویرگر با هم پشت یک میز می‌نشینند و با تعامل با یکدیگر تصمیم می‌گیرند که راوی کتاب در بخش‌هایی متن و در بخش‌های دیگر تصویر باشد؛ بنابراین من فکر می‌کنم که کارگاه‌هایی از این دست، با توجه به تجربه‌هایی که در طول برگزاری دوره‌های پیشین داشتیم، بسیار موفق خواهند بود. نکته جالب‌ توجه آن است که اکنون نویسندگان و تصویرگران حرفه‌ای نیز علاقه‌مند و متقاضی شرکت در این کارگاه‌ها و بهره‌مندی از تجارب این همنشینی شده‌اند. 

برگزاری جشنواره‌های تصویرگری خارجی و داخلی چه کمکی به صنعت نشر می‌کند؟ 

در دنیا برقراری ارتباط میان انتشارات و پدیدآورندگان برعهده آژانس‌های ادبی و گسترش کتاب‌های کودک در جهان از طریق چاپ در کشورهای مختلف برعهده ناشران است. از آنجایی که ما در ایران ناشر بین‌المللی و آژانس‌های ادبی موفق و متعدد نداریم، شرکت در نمایشگاه‌ها این فرصت را برای تصویرگران ایجاد می‌کند تا بتوانند فرصت شغلی مناسبی را برای خود ایجاد کنند. اکنون تصویرگران و نویسندگان ایرانی زیادی هستند که با ناشران خارجی کار می‌کنند و این نشان‌دهنده این موضوع است که تصویرگری ایرانی توانسته است ارتباط خوبی با مخاطب خارجی ایجاد کند و مهم‌ترین مزیت شرکت در جشنواره‌های خارجی دیده شدن و محک خوردن در سطح بین‌المللی است.

آگـهـی  
Advertisement

اشتراک خبرنامه