علاقه به مطالعه، یک ثروت بزرگ است
۲۴ خرداد ۱۳۹۱
.
خانم کلر ژوبرت هنرمند فرانسوی مقیم ایران و عضو انجمن تصویرگران است در زیر گفتوگوی سایت هدهد با او را می خوانید.
***
کلر ژوبرت در سال ۱۹۶۱ میلادی (۱۳۴۰ خورشیدی) در پاریس متولد شد. او در یک خانواده مسیحی بزرگ شد. در نوزده سالگی مسلمان شد و بعد با یک دانشجوی ایرانی ازدواج کرد.
وی دارای مدرک لیسانس علوم تربیتی و فوق لیسانس ادبیات کودکان است و در حال حاضر در ایران زندگی میکند. او مهارت خاصی در توصیف حقایق زندگی به زبان کودکان دارد در کتابهایش دنیا را به خوبی ترسیم میکند و اتفاقات تلخ و شیرین زندگی را به زبان ساده و روان برای کودکان بیان میکند. با نگاهی گذرا به آثارش به راحتی میتوان به گرایش مذهبی وی پی برد.
بچههای ایرانی در سال 1390 کتاب "دعای موش کوچولو" وی را بیش از 16 هزار بار و "خداحافظ راکون پیر" او را بیش از 15 هزار بار به امانت گرفتند.
کلر ژوبرت از معدود نویسندگانی است که آثارش را تصویرگری میکند.
دوست داشتیم بدانیم چرا او تصمیم گرفت مسلمان شود و در ایران زندگی کند؟ اگر شما هم علاقهمندید پاسخ این پرسشها را بدانید گفتوگوی زیر را بخوانید.
.
میشود برایمان کمی از خانواده و دوران کودکیتان بگویید.
- من در یک خانواده متوسط تحصیلکرده بزرگ شدم. مادرم پزشک بود و پدرم نقاش و کنده کار. سه برادر کوچکتر از خودم دارم که فاصله سنیمان کم بود و رابطه خوبی با هم داشتیم.
در پاریس بزرگ شدم و دوران کودکی آرامی داشتم. با برادرانم حسابی بازی میکردم. یادم هست همسایه پایینی مرتب با دسته جارو به سقف میزد تا کمتر سروصدا کنیم. ولی بیشتر دوست داشتم کتاب بخوانم و نقاشی کنم یا کاردستی درست کنم. از بچگی عاشق کتاب خواندن بودم و این علاقه در جنبههای مختلف زندگی خیلی کمکم کرد.
.
چرا ایران را برای زندگی انتخاب کردید؟ برای بچهها جالبه که بدانند چه شد به ایران آمدید؟ چهطوری فارسی را به این خوبی یاد گرفتید؟ چهطور با فرهنگ ایران اسلامی آن قدر آشنا شدید که توانستید با این موفقیت برای کودکانش کتاب بنویسید.
- وقتی مسلمان شدم فکر نمیکردم روزی سر از ایران در بیاورم، ولی کمی بعد با یک دانشجوی ایرانی ازدواج کردم و پس از مدتی به ایران آمدیم و ساکن اینجا شدیم. مردم ایران را دوست دارم و از این که همزمان با دو فرهنگ و دو زبان متفاوت در کنار هم زندگی میکنیم، واقعا خوشحالم. زبان فارسی را خیلی دوست دارم و برای یادگیری آن انگیزه قوی داشتم. انگیزه داشتن، یادگیری را آسان میکند.
.
چند فرزند دارید؟ برای آنها کتاب هم میخوانید؟
- دو فرزند پسر دارم: هادی 27 ساله و امین 25 ساله. وقتی کوچک بودند، برایم خیلی مهم بود که به مطالعه علاقهمند باشند، چون چنین علاقهای را یک ثروت بزرگ میدانم. این بود که خیلی برایشان کتاب میخواندم، و حتی بعد از این که توانستند خودشان بخوانند، باز هم وقتی مایل بودند برایشان کتاب میخواندم، یا با هم میخواندیم.
.
چه خاطرهای از اولین کتابی که خواندید یادتان هست؟
- یادم نمیآید اولین کتابی که خواندم چه بود، ولی تعدادی از کتابهای کودکیام را هنوز دارم و با این که متن و تصاویرشان نسبت به کتابهای کودک امروز خیلی سادهاند، احساس خوشایندی نسبت به آنها دارم.
.
معمولا به مطالعه چه کتابهایی علاقه دارید؟
- به داستانهای کوتاه علاقه فراوان دارم؛ اما رمان را هم دوست دارم، چه بزرگسال و چه نوجوان. همچنین علاقه زیادی به مطالعه کتابهای روانشناسی کاربردی، نقد داستان، عرفان عملی، خاطرات، و البته کتابهای تصویری کودکان دارم.
.
نوشتن را از کی شروع کردید؟
- نوشتن را از حدود بیست، بیست و پنج سال پیش آغاز کردم، ولی آن زمان به فکر چاپ نبودم و تنها بعد از مدتی تمرین و خواندن کتابهای نظری درباره اصول داستاننویسی بود که احساس کردم شاید به جایی رسیده باشم که بتوانم کارم را ارایه بدهم.
.
چه شد که سراغ تصویرگری رفتید؟ اول نویسندگی را شروع کردید یا تصویرگری را؟
- از کودکی علاقه زیادی به نقاشی داشتم و میخواستم وقتی بزرگ شدم، نقاش بشوم. ولی بعد نقاشی را کنار گذاشتم، تا این که داستاننویسی را آغاز کردم. آن وقت فکر کردم شاید بتوانم داستانهایم را خودم تصویرگری کنم. الان خیلی خوشحالم که میتوانم به این دو هنر در کنار هم بپردازم.
.
آیا برنامه ریزی خاصی برای نوشتن داستانهایتان دارید؟ موضوعها از قبل مشخص است و یا اتفاقی شکل میگیرند؟
- تنها برنامهریزیام این است که هر ایدهای را که به ذهنم میآید، حتما یادداشت میکنم و یادداشتهایم را مرتب مرور میکنم و به آنها شاخ و برگ میدهم. تا این که احساس کنم فلان ایده قابلیت داستان شدن را پیدا کرده. آنوقت روی آن متمرکز میشوم. ولی معمولا روی چند داستان با هم کار میکنم، چون طول میکشد تا داستان پرورش پیدا کند، حتی داستانهای خیلی کوتاه. موضوعها معمولا به صورت موقعیتهایی در ذهنم شکل میگیرند: این که یک شخصیت در فلان موقعیت مشکلساز قرار گرفته و حالا چهطور میخواهد مشکلش را حل کند.
.
از چه چیزی بیش از همه در خلق آثارتان تاثیر گرفتید؟
- وقتی فرزندانم کوچک بودند، رفتار و سوالهایشان تأثیر زیادی در نوشتن من داشت، ولی حالا سعی میکنم از چیزهایی که در جامعه میبینم و میشنوم و از چیزهایی که میخوانم تأثیر بگیرم.
.
چه جوایزی تاکنون دریافت کردهاید؟
- کتاب «در جستجوی خدا» دو جایزه جشنواره کتاب سلام و جشنواره کتابهای کمک آموزشی رشد را گرفت، و کتاب «خداحافظ راکون پیر» سه جایزه جشنواره کتاب سلام، پروین اعتصامی و کتاب سال شهید غنیپور.
.
به نظر شما گرفتن جایزه چه قدر در کسب موفقیتهای بیشتر یک هنرمند تاثیر دارد؟
- جایزه هم دلگرمکننده است، هم باعث میشود نویسنده یا تصویرگر بهتر و بیشتر شناخته شود، ولی به هر حال کار و کوشش هنرمند است که او را به موفقیتهای پایدار میرساند. مهمترین تأثیری که این جوایز برای من داشتند این بود که فرصتهایی را فراهم آوردند تا با مخاطبان کودک و نوجوان در ارتباط باشم که به نظر من، قشنگترین ثمره یک جایزه است.
.
آیا مخاطب داستانهایتان را از قبل تعیین میکنید؟
- حداقلِ سن مخاطب در هنگام نوشتن برای من مشخص است. مثلا میدانم که فلان داستان، مناسب مخاطب پنجساله به بالا است و برای کودک کوچکتر ممکن است قابل درک یا جذاب نباشد؛ ولی همیشه امیدوارم که داستان بتواند برای هر گروه سنی دیگر جذاب و دلنشین باشد. به هر حال در هر خواننده نوجوان یا بزرگسال هم یک کودک نهفته است. خودم از خواندن بعضی داستانهایی که مخاطب اصلی آن خردسال یا کودک است، خیلی لذت میبرم.
.
جز نویسندگی و تصویرگری به چه کارهایی علاقه دارید؟
- به مطالعه، پیاده روی در طبیعت و در خیابانهای شهر، کار با بچهها، منظورم کارهای هنری مانند داستاننویسی یا کاردستی است و شرکت در بعضی کلاسها و کارگاهها…
.
در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
- مشغول کار کردن روی تعدادی داستان کوتاه برای کودکان هستم که از مدتها پیش آغازشان کرده ام و هنوز پایان مناسبی برایشان پیدا نکردهام.
.
خبردار شدهایم که به زودی کتاب دستسازی از شما با عنوان «وای نه» منتشر خواهد شد؛ میشود در این باره کمی توضیح دهید؟
- کتابی است که مخاطب اصلی آن خردسالان است، ولی امیدوارم دایره خوانندگان آن وسیعتر باشد. داستان یک بچه قورباغه است که غمگین است، ولی نمیداند چرا، و دوستانش سعی میکنند به او کمک کنند. کتاب طوری طراحی شده که هر تصویر، قسمتی از تصاویر بعد را نمایان میکند تا خواننده بتواند حدس بزند تصویر بعدی چیست.
.
آیا توصیهای برای نوجوانان دارید؟
- به جای توصیه برایشان دعا میکنم که بتوانند برای هدفهایی که دارند به خدا تکیه کنند و فراوان تلاش کنند و هیچ وقت ناامید نشوند.