تصویرگری؛ هنری آگاهیبخش
۱۸ بهمن ۱۳۹۶مهدی عبداله زاده_ با رشد و پیشرفت دانش بشری و پدیدایی رسانههای نوین، از رهآورد ذهن کنجکاو و سیریناپذیر آدمی اکنون جهان در موقعیتی قرار گرفته است که خیل عظیمی از مردم در طیفهای مختلف اجتماعی و اقتصادی با داشتن ابزارهای ارتباطی سبک و کارآمد نظیر گوشیهای همراه و تبلتها و به مدد نرمافزارها و برنامههای متنوع ارتباطی موجود در آنها، با انتشار و دریافت اطلاعات مختلف، به گیرندگان و فرستندگان هرمکانی و هرزمانی تبدیل شدهاند.
این امر باعث شده است که جریان آزادی از اطلاعات، دستکم در لایههای زیرین جامعه پدید آید و از رهگذر آن تکثری شگرف از عقاید و باورها به جریان در آید. در چنین شرایطی بسیاری از مسائل جوامع به اشتراک گذاشته میشود و اطلاعاتی که تا پیش از این به سختی به مردم میرسید با سرعتی بسیار بالا و از منابع مختلف منتشر میشود و افکارعمومی را درگیر خود میسازد.
اکنون اخبار مربوط به آسیبهای اجتماعی موجود در لایههای مختلف و گاه پنهان جامعه و قربانیان آنها، به یکی از دردناکترین مباحث جاری در شبکههای اجتماعی و رسانههای نوین تبدیل شده است و روزی نیست که خبری در مورد تجاوز و کودک آزاری، مظلومیت کودکان کار، زنان آسیب دیده و غیره به گوشمان نرسد.
در اینجاست که ضرورت اطلاعرسانی عمومی و تلاش برای دادن آموزش و آگاهی به مردم از طریق تولید محتواهای آموزشی و اطلاعرسان، به منظور پیشگیری و رفع چنین آسیبهایی بیش از پیش خودنمایی میکند.
پژوهشها نشان میدهد که آموزش از طریق تصاویر اثرات سریعتر و عمیقتری را در یادگیری افراد به جای میگذارد و از سویی نیز با توجه به ویژگیهای رسانههای نوین و مخاطبان آن، شکل تولید محتوا به سمت عناصر دیداری سوق پیدا کرده و بستر مناسبی برای انتقال پیامهای آموزشی و آگاهیبخش پدید آمده است.
چنین رویکردی باعث شده است که خالقان محتواهای دیداری بویژه هنرمندان، نقش و جایگاه ویژهای بیابند؛ چرا که ابزاری قدرتمند برای ارتباط گسترده و تاثیرگذار در اختیار دارند و از طریق آن قادرند در بستههای دیداری پیامهای حاوی دغدغهها و درونیات خود را به خوبی به مخاطبان ارسال کنند.
حال تصویرگر در مقام یک هنرمند، در نقش چشم تیزبین و بیدار جامعه، میتواند با نگاهی ظریف و ژرفاندیش مسائل و رویدادهای اجتماعی را واکاوی کند و با خلق آثاری ارزنده، دمی آدمی را متوقف کند و به اندیشه فرو برد؛ اندیشهای آگاهیبخش.
نگاهی به گذشته نشان میدهد که جامعه تصویرگری ایران نسبت به وقایع اجتماعی اطراف خود و حتی فراتر از مرزهای جغرافیایی، حساس بوده است و نگرانی خود را در قالب برگزاری رویدادهای ساختارمند نظیر نمایشگاه گروهی "مشرق زیبای من غمگین است!" در محکومیت جنگ و به یاد کودکان جنگزده خاورمیانه، نمایشگاه گروهی "خانه بخت کجاست؟" با موضوع ازدواج کودکان و مشارکت در برگزاری مسابقه و نمایشگاه "قایم باشک!" با موضوع کودک آزاری جنسی و یا به صورت خودجوش در واکنش نسبت به حادثه پلاسکو و خلق انفرادی آثار در همدلی با قربانیان و بازماندگان آن نشان داده است.
اما نیاز روزافزون آموزش و آگاهیبخشی به جامعه همت و توانی بیش از اینها را میطلبد و جای دارد تصویرگران به عنوان یکی از سرمایههای جامعه، علاوه بر مشارکت بهتر و بیشتر در رویدادهایی که با دغدغههای اجتماعی برگزار میشوند، خود به مثابه آموزگار و منجی با کسب آگاهی نسبت به مسائل و آسیبهای اجتماعی و مطالعه جامعهشناسانهی علل و عوامل پدیدایی و راههای پیشگیری و رفع آنها، با بیانی ساده و آشنا به خلق آثاری ارزنده و اثرگذار بپردازند و در روند شکلگیری جریانات اجتماعی نقشی بیبدیل ایفا کنند.